- گازر شست
- سخت پاک و تمیز: یکی را جامه گازر شست ایمان در پوشاند و بلای کفر از او بگرداند فضلا منه، آهار کرده: کتا {طبقی باید پوشید و کرباس نرم گازر شست که بتن باز نگیرد
معنی گازر شست - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه شسته لباس شسته و سفید شده: چو گازر شوی گردد جامه جام خورد مقراضه مقراض ناکام. (خسرو و شیرین)
مانند گازر گازروار: بر چادر کوه گازر آسا از داغ سیه نشان بر افکند. (خاقانی)
![تصویری از ناز شست](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/9/7/amd-0029777.jpg)
پولی که کسی به سبب هنری که نشان داده از کسی بگیرد، پولی که در قدیم مامور دولت برای کاری که انجام داده بود از کسی می گرفت